دیکشنری
مترجم
بپرس
شاکاری
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
شاکاری. ( حامص مرکب ) بیگاری. سخره. رجوع به شاکار شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها