شاوان

لغت نامه دهخدا

شاوان. ( اِخ ) قریه ای است از قرای مرو و فاصله میان این محل و مرو شش فرسخ مسافت است. ( از معجم البلدان ) ( از انساب سمعانی ).

فرهنگ فارسی

قریه ایست از قرای مرو و فاصله میان این محل و مرو شش فرسخ مسافت است .

پیشنهاد کاربران

واژه اوستایی - نام پسرانه
شاو: ریشه این واژه "ساو" هست!
ساو از ریشه اوستایی سانگهانا ( sanghana ) :
ناب، خالص، زدوده، سره
سخنرانی، سخن گفتن، حرف زدن -
آگاه ساختن، یاد دادن، آموزش -
...
[مشاهده متن کامل]

نیرو، قدرت، توانایی، انرژی -
رستگار ( رَستا، رَستار ) ، رها، آزاد، وارسته
ان: در اینجا پسوند اسم ساز و چشمگیر و برتری دهندگی
معنی: باارزش، گران بها -
اکسیر، کیمیا، نایاب، کمیاب، نادر -
شیرین زبان، خوش سخن، سخنور، زیبا بیان -
گیرا، اثر گذار، جذاب، فریبنده، کاریزما دار! -
بیدار دل، آگاه، هوشیار، درک یافته -
رزمجو، جنگجو، جنگاور، شجاع، نترس، دلیر، دلاور، مبارز، پهلوان، یَل، گُرد، سالار، قهرمان، سورن ( سورنا ) ! -
آزاده، سرافراز، بالنده، شریف، نجیب، شرافتمند، پاک نژاد، سِپَنتا

شاوان به کردی به معنی سنگلاخ است و البته می توان گفت چون از کلمه ی شاو ( دره ی کوچک ) و ان تشکیل شده به معنی دره های کوچک هم هست

بپرس