شاهقل بیگی

لغت نامه دهخدا

شاهقل بیگی. [ ق ُ ب ِ ] ( اِخ )دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز. دارای 60 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، میوه ، چغندر و صیفی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

پیشنهاد کاربران

شاه قل بیگی یکی از محله های قدیمی حومه شیراز قدیم که تا مرکز شهر چهار کیلومتر و تا حرم شاه چراغ تنها شیش کیلومتر فاصله دارد، نام شاه قل بیگی توسط یکی از سرداران نادر شاه افشار که به نام پیر شاه قلی بیگ
...
[مشاهده متن کامل]
خوانده میشده در بحبوحه قشون کشی نادر به هندوستان از این مکان که دارای قناتهای بسیار و دارای آب فراوان و گوارایی بوده و زمینهای زیادی برای کشاورزی وجود داشته نظرش را جلب میکند، از همین رو تصمیم میگیرد خانواده و اقوام خود را از آنجایی که در آن موقع زندگی میکردند و قناتها در حال خشک شدن بودند را به این مکان پر آب و علف سکنا دهد و با گرفتن این تصمیم پیشکار خود را روانه دیار خودش میکند و تمام دستورات لازم را داده و خودش با قشون به هندوستان میرود و بعد از بازگشت از هندوستان وقتی به این مکان میرسد میبیند که پنج خانواری که به پیشکار گفته بود در آنجا اسکان داده شده اند و حسابی زمینهای اطراف را بارور کرده و زیر کشت گندم و جو در آورده اند و رفته رفته نام آنجا محله پیر شاه قلی بیگی نام گرفت و بعد هم به مرور بخاطر روان بودن و کوتاه تر بودن نام شاه قل بیگی از گفتن پیر در اول جمله خود داری کردند و تا همین زمان این محله پا برجاست و به همین نام هم خوانده میشود،

بپرس