شاهسفر غم

لغت نامه دهخدا

شاهسفرغم. [ هَِ ف َ غ َ ] ( اِ مرکب ) به معنی شاه سپرغم و شاه اسپرغم است. گاه بضرورت شعری به فتح راء و سکون غین به تلفظ آید :
تا دهد باغ و راغ را هر سال
به ربیع و خریف زینت حور
زلف شاهِسْفَرَغْم و روی سمن
چشم بادام و دیده انگور.
مسعودسعد.
و رجوع به شاه اسپرغم شود.

فرهنگ فارسی

بمعنی شاه سپرغم و شاه اسپرغم است گاه بضرورت شعری بفتح رائ و سکون غین بتلفظ آید .

پیشنهاد کاربران

بپرس