شاهزاده ایران: دو سریر ( به انگلیسی: Prince of Persia: The Two Thrones ) یک بازی ویدئویی در سبک اکشن - ماجراجویی، سکوبازی است که توسط یوبی سافت مونترآل و یوبی سافت کازابلانکا توسعه یافته و به وسیلهٔ یوبی سافت در دسامبر ۲۰۰۵ برای پلی استیشن ۲، ایکس باکس، گیم کیوب و مایکروسافت ویندوز منتشر شد و سپس یک نسخه سازگارشده از آن در آوریل ۲۰۰۷، بر روی وی و پلی استیشن همراه عرضه شد. این بازی ادامه بازی شاهزاده ایران: جنگجوی درون است.
... [مشاهده متن کامل]
شاهزاده، کایلینا ( ملکه زمان ) را با خود همراه کرده و در حال بازگشت به شهر بابل است و خیالش راحت است که همه چیز تمام شده است. ولی وقتی می رسند که شهر در حال سوختن است. ناگهان سربازانی به سمت آن ها تیراندازی می کنند. کشتی از بین می رود و آن دو از هم جدا می شوند. سربازان، کایلینا را با خود می برند و شاهزاده هم به دنبال آن ها می رود و در پشت بام قصر او را پیدا می کند که توسط وزیر اسیر شده است. در آنجا شاهزاده می فهمد که در جزیره زمان را به عقب برگردانده و پدرش، وزیر و بقیه همه زنده شده اند. آنجا شاهزاده با زنجیر یکی از افراد وزیر زخمی می شود. وزیر کایلینا را با خنجر زمان می کشد و روحش را به شن تبدیل می کند و خودش هم به موجود قدرتمندی تبدیل می شود که ناگهان زمین می لرزد و شاهزاده همراه با خنجر سقوط می کند. بعد از مدتی به فاضلاب شهر سقوط می کند. سپس صدایی از درونش می شنود که او را بیدار می کرد. آن صدا، صدای نفس پلید شاهزاده بود که می خواست به وسیلهٔ شاهزاده، ایران را به نابودی بکشاند. تکه های زنجیری که در بازوی شاهزاده فرورفته بودند به او قدرت خارق العاده ای می دادند. او می توانست به یک هیولای شنی تبدیل شود. پس از مدتی به حالت عادی بازمی گردد و در راه چندین بار تبدیل می شود. همچنین در راه فرح را نیز پیدا می کند، ولی فرح او را نمی شناسد و سپس با هم به سمت قصر راه می افتند و پس از چندی اتفاقات شاهزاده به آخرین طبقه برج بابل می رسد. می بیند وزیر هم فرح را اسیر گرفته است و آخر شاهزاده خنجر را در قلب ویزیر فرومی کند وزیر نابود می شود. سپس روح کالینا آمدهه و خنجر را با خود می برد. بعد آن هم شاهزاده نفس پلید خود را شکست داده و با فرح زندگی می کند. در طول بازی شما با ماجراهای معماگونهٔ جالبی روبرو خواهید شد که باید با هوش و خلاقیت خود آن ها را حل کرده و بازی را به پیش ببرید.
... [مشاهده متن کامل]
شاهزاده، کایلینا ( ملکه زمان ) را با خود همراه کرده و در حال بازگشت به شهر بابل است و خیالش راحت است که همه چیز تمام شده است. ولی وقتی می رسند که شهر در حال سوختن است. ناگهان سربازانی به سمت آن ها تیراندازی می کنند. کشتی از بین می رود و آن دو از هم جدا می شوند. سربازان، کایلینا را با خود می برند و شاهزاده هم به دنبال آن ها می رود و در پشت بام قصر او را پیدا می کند که توسط وزیر اسیر شده است. در آنجا شاهزاده می فهمد که در جزیره زمان را به عقب برگردانده و پدرش، وزیر و بقیه همه زنده شده اند. آنجا شاهزاده با زنجیر یکی از افراد وزیر زخمی می شود. وزیر کایلینا را با خنجر زمان می کشد و روحش را به شن تبدیل می کند و خودش هم به موجود قدرتمندی تبدیل می شود که ناگهان زمین می لرزد و شاهزاده همراه با خنجر سقوط می کند. بعد از مدتی به فاضلاب شهر سقوط می کند. سپس صدایی از درونش می شنود که او را بیدار می کرد. آن صدا، صدای نفس پلید شاهزاده بود که می خواست به وسیلهٔ شاهزاده، ایران را به نابودی بکشاند. تکه های زنجیری که در بازوی شاهزاده فرورفته بودند به او قدرت خارق العاده ای می دادند. او می توانست به یک هیولای شنی تبدیل شود. پس از مدتی به حالت عادی بازمی گردد و در راه چندین بار تبدیل می شود. همچنین در راه فرح را نیز پیدا می کند، ولی فرح او را نمی شناسد و سپس با هم به سمت قصر راه می افتند و پس از چندی اتفاقات شاهزاده به آخرین طبقه برج بابل می رسد. می بیند وزیر هم فرح را اسیر گرفته است و آخر شاهزاده خنجر را در قلب ویزیر فرومی کند وزیر نابود می شود. سپس روح کالینا آمدهه و خنجر را با خود می برد. بعد آن هم شاهزاده نفس پلید خود را شکست داده و با فرح زندگی می کند. در طول بازی شما با ماجراهای معماگونهٔ جالبی روبرو خواهید شد که باید با هوش و خلاقیت خود آن ها را حل کرده و بازی را به پیش ببرید.