شاهزاده احمد نوری ( ترکی عثمانی: شهزاده احمد نوری ; ۱۹ دسامبر ۱۸۷۸ – ۷ اوت ۱۹۴۴ ) شاهزاده عثمانی، سومین پسر سلطان عبدالحمید دوم از همسرش بدریفلک کادین بود.
شاهزاده احمد نوری در ۱۹ دسامبر 1878[ ۲] در این شهر به دنیا آمد کاخ یلدیز. پدرش سلطان عبدالحمید دوم فرزند عبدالمجید اول و تیرمژگان قادین. مادرش بود Bedrifelek Kadın، دختر شاهزاده Kerzedzh Mehmed بیگ او سومین پسر و ششمین فرزند از پدر و کوچک ترین فرزند مادرش بود. او یک برادر به نام شهزاده محمد سلیم هشت سال بزرگتر از خود و یک خواهر به نام ذکیه سلطان داشت. شش سال بزرگتر از او[ ۳] [ ۴]
تحصیلات اولیه او در مدرسه شاهزادگان انجام شد. سپس در دانشکده نظامی عثمانی ثبت نام کرد. او دارای درجه سرگرد هنگ سواره نظام در ارتش امپراتوری عثمانی بود. سپس به درجه سرهنگ، و بعد به سرتیپی ارتقا یافت. ویلایی در محوطه کاخ یلدیز به او اختصاص داده شده بود. [ ۵]
او فردی بسیار باهوش و حساس بود و به همین دلیل همیشه دچار مشکل می شد. او استعداد فوق العاده ای در نقاشی داشت. او از نقاش ایتالیایی، سالواتوره والری، که در Sanayi - i Nefise Mektebi نیز تدریس می کرد، درس گرفته بود. روی شیشه نقاشی های رنگی می کشید. او پس از روزها کار، یک حمام قابل حمل به اندازه یک چادر کوچک برای پدرش به عنوان هدیه برای بیست و پنجمین سالگرد به سلطنت رسیدن در سال ۱۹۰۱ ساخت[ ۶]
در ۲۷ آوریل ۱۹۰۹، سلطان عبدالحمید دوم خلع شد و به تسالونیکی تبعید شد. نوری در استانبول ماند. [ ۷] تمام خانواده عبدالحمید از کاخ یلدیز اخراج شدند و بیشتر آنها آنها حتی مکانی برای زندگی نداشتند. نوری و برادر بزرگترش شهزاده سلیم ابتدا در عمارت خواهرشان زکیه سلطان ساکن شدن، تا اینکه به نوری عمارتی در بویوکدره اختصاص یافت. [ ۶]
تنها همسر او Fahriye Zişan Hanim بود. [ ۶] او در سال ۱۸۸۳ به دنیا آمد. پدرش ایلیا علی بیگ، [ ۶] چرکس و سرگرد سواره نظام در ارتش امپراتوری عثمانی بود. [ ۸] آنها در سال ۱۹۰۰ ازدواج کردند. زمانی که شاهزاده از مدرسه دخترانه بنام مکتب - تحصیل در منطقه بنام شهزاده باشی که مدیر آن برادر بزرگترش بود، ملاقات کرد. او زیبا بود. علاوه بر این، خانواده او با مادر شاهزاده دوست بودند. [ ۹]
سلطان عبدالحمید عروس خود را محترم می داشت. او همچنین پس از مراقبت از شوهرش پس از عمل جراحی فتق در سال ۱۹۰۵، به او مدال طلا داد[ ۱۰] فتق ناشی از بسته ای بود که در جریان راهپیمایی جمعه به داخل ماشین سلطان انداخته شد. نوری فکر کرد بمب است و از ماشین بیرون پرید. البته بعداً مشخص شد که این بسته یک نوزاد یتیم بوده است. اما با شدت پرش نوری دچار فتق شد. او با وجود اینکه تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، تا زمان مرگ از این بیماری رنج می برد. [ ۱۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفشاهزاده احمد نوری در ۱۹ دسامبر 1878[ ۲] در این شهر به دنیا آمد کاخ یلدیز. پدرش سلطان عبدالحمید دوم فرزند عبدالمجید اول و تیرمژگان قادین. مادرش بود Bedrifelek Kadın، دختر شاهزاده Kerzedzh Mehmed بیگ او سومین پسر و ششمین فرزند از پدر و کوچک ترین فرزند مادرش بود. او یک برادر به نام شهزاده محمد سلیم هشت سال بزرگتر از خود و یک خواهر به نام ذکیه سلطان داشت. شش سال بزرگتر از او[ ۳] [ ۴]
تحصیلات اولیه او در مدرسه شاهزادگان انجام شد. سپس در دانشکده نظامی عثمانی ثبت نام کرد. او دارای درجه سرگرد هنگ سواره نظام در ارتش امپراتوری عثمانی بود. سپس به درجه سرهنگ، و بعد به سرتیپی ارتقا یافت. ویلایی در محوطه کاخ یلدیز به او اختصاص داده شده بود. [ ۵]
او فردی بسیار باهوش و حساس بود و به همین دلیل همیشه دچار مشکل می شد. او استعداد فوق العاده ای در نقاشی داشت. او از نقاش ایتالیایی، سالواتوره والری، که در Sanayi - i Nefise Mektebi نیز تدریس می کرد، درس گرفته بود. روی شیشه نقاشی های رنگی می کشید. او پس از روزها کار، یک حمام قابل حمل به اندازه یک چادر کوچک برای پدرش به عنوان هدیه برای بیست و پنجمین سالگرد به سلطنت رسیدن در سال ۱۹۰۱ ساخت[ ۶]
در ۲۷ آوریل ۱۹۰۹، سلطان عبدالحمید دوم خلع شد و به تسالونیکی تبعید شد. نوری در استانبول ماند. [ ۷] تمام خانواده عبدالحمید از کاخ یلدیز اخراج شدند و بیشتر آنها آنها حتی مکانی برای زندگی نداشتند. نوری و برادر بزرگترش شهزاده سلیم ابتدا در عمارت خواهرشان زکیه سلطان ساکن شدن، تا اینکه به نوری عمارتی در بویوکدره اختصاص یافت. [ ۶]
تنها همسر او Fahriye Zişan Hanim بود. [ ۶] او در سال ۱۸۸۳ به دنیا آمد. پدرش ایلیا علی بیگ، [ ۶] چرکس و سرگرد سواره نظام در ارتش امپراتوری عثمانی بود. [ ۸] آنها در سال ۱۹۰۰ ازدواج کردند. زمانی که شاهزاده از مدرسه دخترانه بنام مکتب - تحصیل در منطقه بنام شهزاده باشی که مدیر آن برادر بزرگترش بود، ملاقات کرد. او زیبا بود. علاوه بر این، خانواده او با مادر شاهزاده دوست بودند. [ ۹]
سلطان عبدالحمید عروس خود را محترم می داشت. او همچنین پس از مراقبت از شوهرش پس از عمل جراحی فتق در سال ۱۹۰۵، به او مدال طلا داد[ ۱۰] فتق ناشی از بسته ای بود که در جریان راهپیمایی جمعه به داخل ماشین سلطان انداخته شد. نوری فکر کرد بمب است و از ماشین بیرون پرید. البته بعداً مشخص شد که این بسته یک نوزاد یتیم بوده است. اما با شدت پرش نوری دچار فتق شد. او با وجود اینکه تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، تا زمان مرگ از این بیماری رنج می برد. [ ۱۱]
wiki: شاهزاده احمد نوری