شاهد روز ؛ بمعنی شاهد رخ زرد باشد که کنایه از آفتاب جهان تاب است. ( برهان قاطع ) ( از آنندراج ) :
شاهد روز از نهان آمد برون
خوانچه زر زآسمان آمد برون.
خاقانی.
شاهد روز کز هوا غالیه گون غلاله شد
شاهد تست جام می زو تو هوای تازه بین.
خاقانی.
شاهد روز از نهان آمد برون
خوانچه زر زآسمان آمد برون.
خاقانی.
شاهد روز کز هوا غالیه گون غلاله شد
شاهد تست جام می زو تو هوای تازه بین.
خاقانی.