شاهد اوردن


معنی انگلیسی:
adduce, to cite(as) as example

لغت نامه دهخدا

( شاهدآوردن ) شاهدآوردن. [ هَِ وَ دَ ] ( مص مرکب ) استشهاد کردن. تمثل جستن. مثل زدن. ذکر کردن.

فرهنگ فارسی

( شاهد آوردن ) استشهاد کردن تمثل جستن

پیشنهاد کاربران

برانگیختن گواه ؛ شاهد آوردن : اگر علی دختر بمن ندهد گواه برانگیزم که علی زنا کرده است. علی گفت گواه از کجا آوری. ( کتاب النقض ) .

بپرس