شاهب

لغت نامه دهخدا

شاهب.[ هَِ ] ( ع ص ) اسب سپیدموی. ( منتهی الارب ). دارنده شَهَب. سپیدی بر سیاهی غالب آمده. ( اقرب الموارد ). خاکستری رنگ و سیاه با سپیدی آمیخته. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اسب سپید موی دارنده شهب

پیشنهاد کاربران

اسب سپید
و البته سنگی که شهاب از آن متساعد می گردد.

بپرس