شاه پری

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

شاه پری. [ پ َ ] ( اِ مرکب ) پری. ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ) :
کنی دمی که چو طاوس ساز جلوه گری
نظر گدای تو کی افکند به شاه پری.
میرزاعبدالغنی ( از بهار عجم ).
|| عنبر. ( شعوری ج 2 ورق 139 ) :
صبا چو کرد پریشان دو زلف دلجویش
ببوی شاهپری گشت بر دماغ سحر.
ابوالمعانی ( از شعوری ).

فرهنگ فارسی

عنبر

گویش مازنی

/shaah pari/ خفاش

دانشنامه عمومی

شاه پری ( به لاتین: Shah - e Pari ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بدخشان واقع شده است. [ ۱]
عکس شاه پری
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

شاه پری : شاه پریان
شاه پری : پری، عنبر.
اسم دختر در زبان لری بختیاری
شاه پری::شاه پریان

بپرس