شاه و وزیربازی

لغت نامه دهخدا

شاه و وزیربازی. [ هَُ وَ ] ( اِ مرکب ) بازی و لعبی کودکان را و آن چنان باشد که یک رخ قوطی کبریت یا کعب گوسفند شاه و رخ طرف دیگر را وزیر نام نهند و بنوبت آن کعب یا قوطی را از دست رها کنند تا بر یکی از قواعد خود قرار گیرد وچون رخی که شاه نامیده شده است و یا رخی که وزیر خوانده شده در جهت فوقانی قرار گیرد افکننده در جمع بعنوان شاه و یا وزیر خوانده شود. و چون بدین ترتیب یکی شاه و دیگری وزیر شود دیگران را که مقصر باشند برأی و فرمان خود مجازات کنند. رجوع به شاه بازی شود.

فرهنگ فارسی

بازی و لعبی کودکان را و آن چنان باشد که یک رخ قوطی کبریت یا کعب گوسفند شاه و رخ طرف دیگر را وزیر نام نهند و بنوبت آن کعب یا قوطی را از دست رها کنند تا بر یکی از قواعد خود قرار گیرد افکننده در جمع بعنوان شاه و یا وزیر خوانده شود .

پیشنهاد کاربران

بپرس