شاه قلعه

لغت نامه دهخدا

شاه قلعه. [ ق َ ع ِ ] ( اِخ )دهی از دهستان خورخور خوره بخش دیواندره شهرستان سنندج. دارای 120 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و حبوبات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

پیشنهاد کاربران

شاه قلعه یا شاقلعه یا قلعه: حرکتی در شطرنج
طیّ این حرکت، شاه و رخ هم زمان حرکت می کنند. شاه دو خانه به سمت رخ حرکت می کند و رخ به خانه ی آن سویِ شاه می آید.
شاه قلعه روستای متروک ازتوابع استان مرکزی می باشد که امروزه به همت مردمانی که قبلاساکن آنجابودنددوباره درحال احیا وابادانی است