شاه قام ؛ آن است که کسی خود را در بازی شطرنج زبون بیند حریف را پی در پی کشت گوید و او را فرصت ندهد بازی دیگر کند و بازی قایم شود. ( برهان قاطع ) . بمعنی کشت کردن شاه شطرنج و خانه عوض کردن او باشد :
گفتم : ز شاه هفت تنان دم توان شنید
گفتا: توان ، اگر نشدی شاه شاهقام.
خاقانی.