شاه فش. [ ف َ ] ( ص مرکب ) شاه وش. شاه مانند. نظیر شاه در بلندی و مقام. همچون شاه. همانند شاه : نهانش همی داشت تا هفت سال یکی شاه فش گشت با فر و یال.فردوسی.هر آن کس که شد در جهان شاه فش سرش گردد از گنج دینار کش.فردوسی.بدو گفت ساقی ایا شاه فش چه داری همی جام زرین بکش.فردوسی.