شاه زین العابدین. [ زَ نُل ْ ب ِ ] ( اِخ ) مجاهدالدین علی فرزند شاه شجاع. بدین توضیح که پس از درگذشت شاه شجاع در سال 785 هَ. ق. یا در سال 786 هَ. ق. بجای وی شاه زین العابدین پسرش پادشاه گردید. ولی شاه منصور پسر عمش وی را دستگیر و در سال 789 هَ. ق. / 1387 م. معزول و محبوس و نابینا کرد. دوره سلطنت شاه زین العابدین هم کوتاه و هم آشفته بود.زیرا گذشته از نزاع خونین وی با افراد خانواده خود، خطر حمله تیمور و لشکریان او نیز بیش از پیش کشوراو را تهدید میکرد. اندکی پس از جلوس وی پسرعمش شاه یحیی بر او تاخت و اندکی بعد تیمور قطب الدین رسولی فرستاد تا نام او را در خطبه بخوانند و این معنی در حکم آن بود که او را به سلطنت بشناسد. تیمور پس از آنکه به شیراز رفت شاه زین العابدین پیش از ورود او به شوشتر گریخت و در آنجا پسرعمش شاه منصور او را بغدرگرفت و محبوس داشت تا در سال 795 هَ. ق. تیمور باردیگر بحکمرانی آل مظفر حمله برد. نخست قلعه سفیدرود را فتح کرد و کوتوال آن را کشت و زین العابدین را که در آنجا حبس بود بیرون آورد و به سلطنت نشاند زیراشاه زین العابدین که پس از دستگیری بفرمان شاه منصورکور گردید قبلاً سلطنت تیمور را شناخته و فرستاده او قطب الدین را پذیرفته و نام وی را در سکه و خطبه مندرج کرده بود. ( از سعدی تا جامی ص 308، 187، 185 ).