شاه زنگ

لغت نامه دهخدا

شاه زنگ. [ هَِ زَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حاکم و فرمانروای زنگ. سلطان زنگبار. || مجازاً شب را گویند وبعربی لیل خوانند. ( برهان قاطع ). کنایه از شب است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). صاحب فرهنگ نظام گوید: شاه زنگ استعاره برای آفتاب است. و پیداست که در بیان این معنی نظر بمعنی دیگر زنگ که آفتاب باشد بوده است.

فرهنگ فارسی

حاکم و فرمانروای زنگ سلطان زنگبار

پیشنهاد کاربران

بپرس