شاه اندازی کردن. [ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دعویهای بس بزرگ به لاف کردن. دعویهای بیش از حد خویش کردن. ( یادداشت مؤلف ). زیاده سری کردن و لاف و گزاف زدن و دعوی بلند کردن. ( بهار عجم ) ( از آنندراج ) : مهر درویش بگو در دل شاه اندازد در سخن اینکه کند اینهمه شاه اندازی.