شاه اسفرم

لغت نامه دهخدا

شاه اسفرم. [ اِف َ رَ ] ( اِ مرکب ) معرب شاه اسپرم. ریحان ملکی. ( ضریر انطاکی ). حبق صعتری. حبق کرمانی. ( تذکره ضریر انطاکی ). ضیمران. ( مفاتیح ). و رجوع به شاه اسپرم شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس