شغب های آینه پیل مست
همی شانه بر پشت پیلان شکست.
نظامی ( از ارمغان آصفی ).
دل بر نخواهد داشتن شمشاد فایض از قدش گر شانه اش را بشکند بیرون ز گلزارش کند.
فایض ابهری ( از ارمغان آصفی ).
|| کنایه از خایف و هراسان ساختن چه جبلی انسان است که چون هولی و دهشتی طاری حالش میگردد دوش را بزیر می افکند و ارخای آن مینماید، پس شانه شکستن عبارت از این حالت بود. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) ( ارمغان آصفی ).