اسم مرکب، شالِ پا، شالی که برای محافظت در برابر سرما، از مچ پا تا زیر زانو می پیچیدند.
واژه ترکی -
لقب کسی که صاحب منصب و مقام بزرگی است، ولی هنوز دست چپ و راستش رو هم بَلَد نیست و هنوز شلوارشو هم نمیتونه بکشه بالا چه برسه به این که یک جایی رو اداره کنه، ولی با این وجود؛ دور برداشته و ادعای بزرگی می کنه و چون شاسگول تشریف داشته، اون مقام و منزلت رو از رونق و اعتبار میندازه و بی آبرو می کند.
... [مشاهده متن کامل]
معنی: نو دولت، تازه به دوران رسیده! -
بی عُرضه، بی لیاقت، بی قابلیت و شایستگی -
پَچول، پَخمه، پَپه، دست و پا چُلُفتی، شاسگول!
لقب کسی که صاحب منصب و مقام بزرگی است، ولی هنوز دست چپ و راستش رو هم بَلَد نیست و هنوز شلوارشو هم نمیتونه بکشه بالا چه برسه به این که یک جایی رو اداره کنه، ولی با این وجود؛ دور برداشته و ادعای بزرگی می کنه و چون شاسگول تشریف داشته، اون مقام و منزلت رو از رونق و اعتبار میندازه و بی آبرو می کند.
... [مشاهده متن کامل]
معنی: نو دولت، تازه به دوران رسیده! -
بی عُرضه، بی لیاقت، بی قابلیت و شایستگی -
پَچول، پَخمه، پَپه، دست و پا چُلُفتی، شاسگول!