شافوت
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
شافوت : [ اصطلاح عامیانه ] سوت زدن با لب.
( ( اونای که واسیه سرو دسّ جنده های محله مُردِسّون حنا می سابن، حق کفتربازی ندارن. از این گذشته، هرکی یه جوجه مُفِلق داشت که با هزار تا شافوت و دسگ، تنگ بوم بپرونه بهتره بره همون حناسابی خودشو بکنه تا کفتربازی. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )
( ( اونای که واسیه سرو دسّ جنده های محله مُردِسّون حنا می سابن، حق کفتربازی ندارن. از این گذشته، هرکی یه جوجه مُفِلق داشت که با هزار تا شافوت و دسگ، تنگ بوم بپرونه بهتره بره همون حناسابی خودشو بکنه تا کفتربازی. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )
سوت زدن با لب