شاشاندن

لغت نامه دهخدا

شاشاندن. [ دَ ] ( مص ) تعدیه شاشیدن. شاشانیدن. واداشتن به شاشیدن. وادار کردن که بشاشد. رجوع به شاشیدن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس