شاشبند. [ ب َ ] ( نف مرکب ) که شاش را ببندد. || ( اِ مرکب ) بندآمدگی بول در مثانه و راه خروج نیافتن آن. بیماریی که بسبب آن بول در مثانه بماندو راه بیرون آمدن نیابد. ( از فرهنگ نظام ذیل شاشبندشدن ). احتباس بول. حبس البول. حُبسَه اُسرُالبَول.
فرهنگ فارسی
مرضی که بر اثر آن بول از مجری خارج نشود و شخص نتواند ادرار کند حبسالبول .
فرهنگ معین
(بَ ) (اِمر. ) ۱ - مرضی که بر اثر آن بول از مجری خارج نشود و شخص نتواند ادرار کند، حبس البول . ۲ - (کن . ) نهایت ترس و اضطراب .
فرهنگ عمید
مرضی که به سبب آن بول از مجرای ادرار خارج نمی شود و مریض نمی تواند ادرار کند.