شارم

لغت نامه دهخدا

شارم. [ رِ ] ( ع ص ) تیری که گوشه نشانه را بشکافد. ( منتهی الارب ). السهم یشرم جانب القرض. ( اقرب الموارد ).

شارم. ( اِخ ) مرکز کانتون وژ از آروندیسمان اپینال ، واقع در کنار رودخانه موزل است. 5000 تن جمعیت دارد. آبجوسازی ، صنعت حاشیه دوزی وجنگلهای آن معروف است. زادگاه موریس بارس نویسنده قرن بیستم فرانسوی است.

فرهنگ فارسی

مرکز کانتون وژ از آروندیسمان اپینال واقع در کنار رودخانه موزل است . ۵٠٠٠ تن جمعیت دارد . آبجو سازی صنعت حاشیه دوزی و جنگلهای آن معروف است .

گویش مازنی

/sheaarem/ باران نرم

پیشنهاد کاربران

بپرس