شارشک

لغت نامه دهخدا

شارشک. [ رَ ] ( اِ ) بمعنی تیهو باشد و آن جانوری است مانند کبک لیکن کوچکتر از کبک است. ( برهان قاطع ). طیهوج است. ( فهرست مخزن الادویه ). || بمعنی رباب نیز آمده است و آن سازی است مانند طنبور بزرگی که دسته کوتاهی داشته باشد و بجای تخته بر روی آن پوست آهو کشند و چهار تار بر آن بندند. ( برهان قاطع ). و برای هر دو معنی رجوع به شاشک و شاشنگ شود.

فرهنگ عمید

= شاشک

پیشنهاد کاربران

بپرس