شارات

لغت نامه دهخدا

شارات. ( ع اِ )ج ِ شارة. صُور. ( اقرب الموارد ) رجوع به شارة شود.

شارات. ( معرب ، اِ ) مأخوذ از زبان اسپانیائی. سلسله جبال. رجوع به ترجمه مقدمه ابن خلدون صص 125 - 126 و رجوع به اسپانی شود. در الحلل السندسیه عده ای از شاراتهای اسپانیا معرفی شده از جمله : شارات بانیه که شهر بزرگ بلطانیه یا برطانیه در مشرق آن واقع است ، شارات بارسیر که شهر القصر در مغرب آن جای دارد، شارات برادس که راه آهن طرکونه لاردة از آن میگذرد، شارات سان برناردو، شارات غاتا، شارات غریدوس متصل به شارات غاتا و شارات استریلا، شارات فنفریا که آب قناة المعلقه از آن بدست می آید، شارات مالاغون واقع در مشرق شهر «آبله »، شارات مکناسة که رود «ابره » آن را دور میزند شارات مورینا که در جنوب بسیط میزیتا در شبه جزیره ایبری واقع است و بنا بتحقیق دانشمندان سرحد منطقه زلزله خیز اسپانیا بشمار میرود، شارات مولا که شهر «روطة» در برابر آن واقع است و در این شهر قلعه ای قدیمی از ابنیه عرب وجود دارد. شارات مونکایو که شهر «بُرجة» در برابر آن جای دارد، شارات وادی الرمل عبارت از سلسله تپه های ( اهاضیب ) که فاصل بین دو «قشتاله » و ریگزارند. رجوع به الحلل السندسیه شود.

شارات. ( اِخ ) یکی از اقالیم بیست و ششگانه اندلس بنابتقسیم ادریسی. شهرهای طلبیرة، طلیطلة، مجریط، الفهمین ، وادی الحجارة، اقلیش ، و بذة در آن واقعند. رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 40 و 78 شود.

فرهنگ فارسی

یکی از اقالیم بیست و ششگانه اندلس بنا بتقسیم ادریسی .

پیشنهاد کاربران

بپرس