شاذ کونی
لغت نامه دهخدا
شاذکونی. [ ذَ ] ( اِخ ) حافظ، مکنی به ابوالایوب... و این نسبت به شاذکونه است از آن جهت که پدرش جامه های شاذکونه میفروخت. ( منتهی الارب ). و رجوع به شاذکونه و شاذکونی ابوبکربن مردویة الحافظ الاصبهانی الشادکونی شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
ابو ایوب سلیمان بن داود بن بُشر منقری شاذکونی اصفهانی کوفی، از محدّثین اصفهان در قرن سوم هجری. پدرش در یمن تجارت می کرد و دوخته هایی را می فروخت که در یمن به �شاذکونه� معروف بود. لذا به �شاذکونی� معروف شد.
... [مشاهده متن کامل]
خود او جهت طلب حدیث به بغداد و کوفه رفته و در اصفهان ساکن شده و �رسته�، �محمّد بن عاصم�، �اسید� و �ابوزرعه رازی� از او حدیث نقل کرده اند.
شاذکونی از برخی از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام حدیث نقل می کند امّا رجال شناسان شیعه او را ضعیف دانسته اند.
وی در سال ۲۳۶ ه. ق در اصفهان وفات یافت
( منبع : اعلام اصفهان ج ۳ ص ۳۳۰ )
... [مشاهده متن کامل]
خود او جهت طلب حدیث به بغداد و کوفه رفته و در اصفهان ساکن شده و �رسته�، �محمّد بن عاصم�، �اسید� و �ابوزرعه رازی� از او حدیث نقل کرده اند.
شاذکونی از برخی از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام حدیث نقل می کند امّا رجال شناسان شیعه او را ضعیف دانسته اند.
وی در سال ۲۳۶ ه. ق در اصفهان وفات یافت
( منبع : اعلام اصفهان ج ۳ ص ۳۳۰ )