شاذ کلاه

لغت نامه دهخدا

شاذ کلاه. [ ک ُ ] ( اِ مرکب ) ظاهراً معرب است. ظاهراً نام جشنی است. یوم نثرالورد و در کتاب نقود آمده است :متوکل پدر معتز، در روزهای شادخواری خویش... درهم هایی سکه زد و مقدار آن پنج هزار هزار بود و آنها را برای ( جشن ) شاذ کلاه ( یوم نثرالورد ) برنگهای سرخ و زردو سیاه درآورد، و به خنیاگر خود دینارهایی بنام «دینارهای خریطه » ارزانی داشت و روی هر دیناری نوشته بود«این دینار در کوشک خریطه امیرالمؤمنین المعتزباﷲسکه زده شده است ». و این جمله روایت شابشتی است در کتاب «الدیارات ». ( النقود العربیه ، حاشیه ص 164 ).

فرهنگ فارسی

ظاهرا نام جشنی است .

پیشنهاد کاربران

بپرس