شادکامه
فرهنگ اسم ها
معنی: کامروا، خوشحال، شادمان
برچسب ها: اسم، اسم با ش، اسم دختر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
از بهر آنکه مال ده و شادکامه بود
بودند خلق زو بهمه وقت شادمان.
منوچهری.
|| ( اِ مرکب ) هنگامه و همهمه و غوغا. ( ناظم الاطباء ). || خشنودی از مصیبت و تشویش و اضطراب دشمن. ( شعوری ).فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید