شادروانک

لغت نامه دهخدا

شادروانک. [ دُ ن َ ] ( اِ مصغر ) شادروان کوچک : تختی همه از زر سرخ بود...و شادروانکی دیبای رومی بروی تخت کشیده و پوشیده. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 55 ). رجوع به شادروان شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس