شادباش

/SAdbAS/

مترادف شادباش: تبریک، تهنیت، مبارکباد، شاباش

متضاد شادباش: تسلیت

معنی انگلیسی:
acclamation, cheer, congratulation, felicitation, hail, ovation, mazel tov

لغت نامه دهخدا

شاد باش. ( اِ مرکب ) نام روز بیست و ششم است از ماههای ملکی. ( فرهنگ جهانگیری ). || ( صوت مرکب ) کلامی است که در مقام تحسین گویند و شاباش مخفف آن است. ( آنندراج ). || ( فعل امر ) کلمه تحسین یعنی خوش باش و خرم زی.( ناظم الاطباء ). شاد زی ! تبریک و تهنیت :
من چون شنیدم از در آواز مطربانش
وان شادباش کهتر وان نوش باد مهتر.
امیرمعزی ( از آنندراج ).
|| ( اِ مرکب ) کنایه از عطا و بخشش و بمعنی آنچه نثار کرده به کسی دهند. ( آنندراج ). نثار. شاباش. رجوع به شاباش شود.
- شادباش کردن ؛ تبریک و تهنیت گفتن کسی را.
- شادباش گفتن ؛ تبریک گفتن. خوش باش گفتن.

فرهنگ فارسی

تبریک وتهنیت، امربه شادبودن، شادزی، خوش باش
۱ - ادات تحسین احسنت آفرین . ۲ - ( اسم ) تهنیت تبریک . ۳ - روز بیست و ششم از ماههای ملکی . ۴ - پول و نقل و گل و غیره که در جشن عروسی بسر عروس و داماد نثار کنند یا به مطربان و رقاصان دهند شاباش . ۵ - امراز شاد بودن شادمان زی . خرم باش .

فرهنگ عمید

۱. تبریک، تهنیت.
۲. (اسم ) [قدیمی] روز بیست وششم از ماه های فلکی.
* شادباش گفتن: خوش باش گفتن، تبریک و تهنیت گفتن.

واژه نامه بختیاریکا

شادی وا ورت

مترادف ها

congratulation (اسم)
تبریک، شادباش، تهنیت

felicitation (اسم)
تبریک، شادباش

فارسی به عربی

تهنأة

پیشنهاد کاربران

منبع عکس. فرهنگ فارسی یا فرهنگ عمید
شادباششادباششادباششادباششادباش
خوش باش
Be happy
تبریک، تهنیت، مبارکباد، شاباش

بپرس