شاد گردیدن. [ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) شاد شدن. شاد گشتن. مسرور شدن : چو بازارگانی کند پادشااز او شاد گردد دل پارسا.فردوسی.نیارد بکس جز به نیکی بیادنگردد بر اندوه کس نیز شاد.نظامی ( از آنندراج ).و رجوع به شاد شدن و شاد گشتن شود.