شاد للو

لغت نامه دهخدا

شادللو. [ ] ( اِخ ) ( دولیخان کرد... ) از سرکردگان اکراد در زمان امیر علم خان خزیمه از ملتزمان رکاب نادرشاه و سران خراسان که امیرعلم خان خواهر او را به زنی گرفته و چون مورد هجوم واقع شد به نزد او رفت. سرداران اکراد از حقیقت امر مطلع شدند و از دولیخان امیرعلم خان را خواستند و دولیخان چون تاب مقاومت ایلات را نداشت و نگاه داشتن امیر را در حوصله خود ندید او رابسمت اسفراز که مردم آنجا با او موافقت داشتند فرستاد. ( از مجمل التواریخ گلستانه ص 65 و 66 و 67 ). و رجوع به ص 302 و 352 حواشی و توضیحات همین کتاب شود.

فرهنگ فارسی

از سر کردگان اکراد در زمان امیر علم خان خزیمه از ملتزمان رکاب نادر شاه و سران خراسان که امیر علم خان خواهر او را بزنی گرفته و چون مورد هجوم واقع شد به نزد او رفت .

پیشنهاد کاربران

بپرس