دیکشنری
مترجم
بپرس
شاخست
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
شاخست. [ خ َ ] ( اِ ) یخنی. || خوراک. || ذخیره و توشه. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به شاخشت شود.
پیشنهاد کاربران
سخن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها