لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - جوی کوچکی که از رود یا دریا جدا گردد . ۲ - خلیج .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (زمین شناسی ) خلیج.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
به شاخه ای فرعی که از رود اصلی جدا شود و به آن بازنگردد شاخابه[ ۱] ( Distributary ) گفته می شود. [ ۲] شاخابه های جدا از رود اصلی به طور مستقل به دریاچه، دریا یا اقیانوس می ریزند. شاخابه ها ممکن است بر اثر نهشت رود و مسدود شدن آبراههٔ اولیه ایجاد شوند. برعکس شاخابه ها، اگر رودی در مسیر خود به دریا نریزد بلکه به رود بزرگ تری بپیوندد به آن رود اولیه ریزابه می گویند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: شاخابه
مترادف ها
بازوبند، شاخابه، زره مخصوص دست، انشعاب کوچک دریا شبیه خلیج
شاخابه، خلیج کوچک، خور، راه دخول
شاخابه، خلیج، دریاچه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید