برابر پارسی خلیج.
شاخ آب=موجی که ازانحنا و کژی نهر به وجـود می آید و مخرب محل. برخـورد است که در نهر خاکی و سنتی باهیزم و در نهرهای مهندسی با سنگ و سیمان داخل توری فلزی پایه اش درعمق دیوار نهر ضربه گیر شاخ آب انحنای دیوار
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
مسلح می باشد گاهی چند بوته هیزم در نهر خاکی دهقان روستایی برای برخورد موج که به آن شاخ آب میگویند سپرمیگذارد
کنداب هم مانند شاخاب میتواند جایگزین خوبی برای خلیج باشد.
دریاشاخ است لذا در زمان طاغوت میخواستندنام خلیج پارس را دریا شاخ پارس کنند گفتند چون نیروی دریایی ما شاخ و ژاندارم منطقه است این واژه تنش بین حاشیه نشین ها ایجاد نکند ولی حالا که از نام جعلی اعراب استفاده
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
نموده ما از نام اصلی که هم حقیقت دارد وهم واقعیت دارد هم نام آن دریاشاخ پارس است و هم شاخ منطقه هستیم
شاخه ای ژرف از اقیانوس که سمت خشکی کشیده شده است که درقدیم دریا شاخ میگفتند و لذا این واژه هم مانند فرنگیس که گیسوفری بود بعد حکیم طوس آنرا فرنگیس کردفرامرز نگهبان مرز ورای مرز بود حکیم فرامرز فرمود
باید خلیج از کتاب ها پاک بشه و به کودکان از بچگی شاخاب را درس داد و جا انداخت واژگان تازی جایز نیست
شاخاب واژه ای پارسی است که تازیان آن را خلیج گویند.
خلیج