شاخ و شانه

لغت نامه دهخدا

شاخ و شانه. [ خ ُ ن َ / ن ِ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ظاهراً قسمی از آلات موسیقی بوده است :
اسباب معاشرت مهیا
از لوح و کمانه و چغانه
طنبور و کتاب و نرد و شطرنج
چنگ ودف و نای و شاخ و شانه.
انوری.
و رجوع به شاخشانه شود.

فرهنگ فارسی

۱ - شاخ گاو یا گوسفند و شانه ( وسیله گدایی ) . ۲ - تخویف تهدید .

پیشنهاد کاربران

قُلدرمآبی، هَل مِن مبارزطلبی، مبارزطلبی، هارت و پورت، ادعا، تهدید، رَجَزخوانی، قُلدُربازی

بپرس