شاخ غزال. [ خ ِ غ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از کمان تیراندازی. ( برهان قاطع ). || کنایه از هلال. ( آنندراج ) : در حدود باختر آهوی دشت خاوران چون فرو شد، در هوا شاخ غزال آمد پدید.خواجه جمال الدین سلمان ( از آنندراج ).