شاخ شاخ کردن

لغت نامه دهخدا

شاخ شاخ کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تشعیب.

واژه نامه بختیاریکا

( شاخ شاخ کِردِن ) حریف طلبیدِن؛ مانور دادن؛ آمادگی خود را نشان دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس