شاخ بن. [ ب ُ ] ( اِ مرکب ) درخت. ( فرهنگ نظام ). شاخ درخت : ز باغ تو منزلگهی خواستن می آوردن و مجلس آراستن گلی چیدن از وی به هر شیوه ای چشیدن ز هر شاخ بن میوه ای.امیرخسرو ( از آنندراج و فرهنگ نظام ).