شائح

لغت نامه دهخدا

شائح. [ ءِ ] ( ع ص ) مرد جدّ در هر کار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || صاحب غیرت. ( منتهی الارب ). غیور. || حازم. || حَذِر. ( اقرب الموارد ). پرهیزگار. ( آنندراج ).. || نرم رونده. اسب سخت نفس. ( منتهی الارب ).

شائح. [ ءِ ] ( اِخ ) کوهی است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

کوهی است

پیشنهاد کاربران

بپرس