سیچیدن. [ دَ ] ( مص )( از: سیچ ، سیج + یدن ، پسوند مصدری ) پهلوی «سچیدن » استاد هنینگ پس از ذکر «پسیچیدن » و ارتباط آن با سغدی «پتس یچ - پتسچ از پتی ساچایا» گوید: لازم است یادآور شویم «سیچیدن » از تحلیل غلط تلفظ خطای بسیچ «بیسچ » ناشی شده و در حقیقت وجود نداشته. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). مهیا ساختن. ( فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) : تو بی رنج را رنج منمای هیچ همه مردی و داد دادن بسیچ.
فردوسی.
بزودی بر این کار کردن بسیچ نباید درنگ اندر این کار هیچ.