سیه گری. [ ی َه ْ گ َ ] ( حامص مرکب ) حیله گری. فریبگری : کرده اند از سیه گری خلقی با همه کس پلاس با ما هم.کمال الدین اسماعیل.گرچه سپیدکاری است از همه روی کار تولیک قیامت است هم زلف تو در سیه گری.خاقانی.