سینه کش

/sinekeS/

مترادف سینه کش: پهلو، دامنه، دامنه کوه

معنی انگلیسی:
escarpment, foothill, slope

لغت نامه دهخدا

سینه کش. [ ن َ / ن ِ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) آنکه سینه را بر زمین یا چیز دیگر بساید. ( آنندراج ) ( بهار عجم ). آنکه به سینه راه رود :
چون ابر بهاری بزمین سینه کش آید
شوکت شده از بس که گران بار نگاهم.
محمد اسحاق شوکت ( از آنندراج ).
- سینه کش رو به آفتاب ؛ در معرض آفتاب. ( فرهنگ فارسی معین ).
- سینه کش کوه ؛ شیب تند و تیز کوه. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

یا سینه کش آفتاب . رو به آفتاب در معرض آفتاب . یا سینه کش کوه . شیب تند و تیز کوه .
آنکه سینه را بر زمین یا چیز دیگر بساید .

فرهنگ معین

( ~. کِ ) (ق مر. ) جای هموار و معمولاً شیب دار. ، ~ آفتاب رو به آفتاب ، در معرض آفتاب . ، ~کوه : شیب تند و تیز کوه .

فرهنگ عمید

جای پهن و هموار در دامنۀ کوه: سینه کش کوه.
* سینه کش آفتاب: [مجاز] جای رو به آفتاب، جای مسطح که خورشید بر آن بتابد.

گویش مازنی

/sine kash/ زدن - سربالایی – دامنه

مترادف ها

hillside (اسم)
دامنه، سینه کش، سرازیری تپه، دامنه کوه

bias (اسم)
تعصب، پیشقدر، تمایل به یک طرف، سینه کش

downhill (اسم)
نشیب، سینه کش، انحطاط، سرازیری، سراشیبی، سرپایینی

escarpment (اسم)
سینه کش، پرتگاه مصنوعی، سرازیری خندق

declivity (اسم)
سینه کش، شیب، سرازیری، سراشیبی

پیشنهاد کاربران

سینه کَش : سربالایی. شیب تند کوه.
نمونه: بر سینه کش پر سنگلاخ ونوزای فردا. ( کلیدر ج۸ص ۲۳۱۶ ) محمدجعفر نقوی

بپرس