سینه چاک

/sineCAk/
مترادف سینه چاک: دل سوخته، آزرده دل، جریحه دار، خسته دل، لات، یقه چاک، یخه باز | رنج دیده، مصیبت دیده، عاشق دل سوخته، سوخته دل، آزرده دل، دل آزرده، بسیار علاقه مند، واله، یقه باز، لات، نافرهیخته
معنی انگلیسی:
greatly afflicted, having a torn breast

لغت نامه دهخدا

سینه چاک. [ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) کنایه از عاشق دلسوخته. ( آنندراج ). دلسوخته. ( فرهنگ فارسی معین ) :
حسنش از خط عالمی زیر و زبر دارد هنوز
سینه چاکان چون قلم در هر گذر دارد هنوز.
صائب ( از آنندراج ).
|| آنکه یقه دریده یا تکمه های آن باز کرده باشد و این کار در عزا کنند. ( یادداشت بخط مؤلف ). مصیبت رسیده. ( ناظم الاطباء ). کنایه از مصیبت دیده. ( فرهنگ فارسی معین ). || کسی که سینه وی بر اثر ضربت چاک برداشته. ( فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از رنج دیده ، آزارکشیده. ( فرهنگ فارسی معین ). آزرده. رنج دیده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که سینه وی بر اثر ضربت چاک برداشته . ۲ - رنج دیده آزار کشیده . ۳ - مصیبت دیده . ۴ - دلسوخته عاشق سینه چاک .

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مر. ) ۱ - کسی که سینة وی بر اثر ضربت چاک برداشته . ۲ - (کن . ) رنج دیده ، آزار کشیده . ۲ - مصیبت دیده . ۳ - دل - سوخته ، عاشق .

فرهنگ عمید

۱. رنج دیده، آزرده، ماتم زده، مصیب دیده.
۲. عاشق دل سوخته.

دانشنامه عمومی

سینه چاک (سرده). سینه چاک ( سرده ) ( نام علمی: Schizothorax ) نام یک سرده از تیره کپورماهیان است.
عکس سینه چاک (سرده)
wiki: سینه چاک (سرده)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس