سینمای بلژیک ( انگلیسی: Cinema of Belgium ) به صنعت فیلم سازی در بلژیک اشاره دارد. بلژیک اساساً کشوری چندزبانه است که به بخش های فلامان زبان شمال ( هلندی زبانان ) و فرانسوی زبان جنوب تقسیم می شود. جامعه کوچکی هم از تکلم کنندگان به زبان آلمانی در نزدیکی مرز این کشور با آلمان وجود دارد. همین طور باید دانست که این سه جامعه به صورت فدرال اداره می شوند؛ بنابراین تفاوت های زبانی و سیاسی، سخن گفتن از سینمایی واحد در بلژیک دشوار است. به نظر می رسد بهتر باشد از سینمای فلامانی یا هلندی بلژیک یا والونی و فرانسوی زبان بلژیک سخن بگوییم.
در دهه ۱۹۰۰ سینمای صامت بلژیک در آغاز تحت تأثیر سینمای فرانسه است. در دهه ۲۰ کارگردانان بومی کار را آغاز می کنند. بیشتر فیلم ها در دهه ۲۰ کارهای مستند است. از ابتدای دهه ۳۰ با فراگیر شدن صدا در سینما، فیلمسازان بلژیکی به مشکل برخوردند. به لحاظ فنی و گرایش فیلم سازی و سلیقه، سینمای صامت بلژیک متأثر از سینمای فرانسه بود. عمدتاً کارگردانان و عوامل فرانسوی در تولیدات سینمایی این کشور نقش اول را داشتند. اما با ورود صدا به سینما و تعدد زبان ها و گویشوران فرانسوی، آلمانی و هلندی کار سخت می شود. در شمال این کشور زبان و ادبیات فلاندری ( هلندی زبانان ) فراگیر و در جنوب بلژیک گویش متأثر از زبان فرانسوی است. در منطقه مرزی کوچک در شرق بلژیک با آلمان نیز اهالی به آلمانی تکلم می کنند. در این احوال بسیاری از شاعران و ادیبان بلژیکی فقط به یکی از زبان ها مسلط بودند و هر زبان و ادبیاتی دارای پیشینه و تاریخ فرهنگی و اجتماعی خاص خود است. این مشکلات همگی باعث شدند تا پیشرفت سینما در بلژیک علیرغم فراگیر بودن؛ چند پاره هم باشد. هنوز زبان واحد در این کشور وجود ندارد تا سینمای این کشور بتواند بدان به صورت پیش فرض تکلم کند. [ ۶] [ ۷] [ ۸]
به لحاظ تاریخی و فرهنگی طبیعی است که سینمای بلژیک بعد از پیدایش موج نوی سینمای فرانسه از این نهضت سینمایی به شدت تأثیر بپذیرد. در دهه ۶۰ به تأثیر از موج نوی سینمای فرانسه جوانان تحصیلکرده آثار مستقل و مستند قابل قبولی تولید می کنند. در همین سال ها ردپای شعرا و نویسندگان ادبی بلژیک در سینمای این کشور بسیار زیاد می شود؛ و آثار افرادی مانند روبر گوفن، آنری میشو، سوزان لیلار، ژرژ سیمنون، هوگو کلاوس و دیگران در سینمای بلژیک مورد اقتباس قرار می گیرد. [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر دهه ۱۹۰۰ سینمای صامت بلژیک در آغاز تحت تأثیر سینمای فرانسه است. در دهه ۲۰ کارگردانان بومی کار را آغاز می کنند. بیشتر فیلم ها در دهه ۲۰ کارهای مستند است. از ابتدای دهه ۳۰ با فراگیر شدن صدا در سینما، فیلمسازان بلژیکی به مشکل برخوردند. به لحاظ فنی و گرایش فیلم سازی و سلیقه، سینمای صامت بلژیک متأثر از سینمای فرانسه بود. عمدتاً کارگردانان و عوامل فرانسوی در تولیدات سینمایی این کشور نقش اول را داشتند. اما با ورود صدا به سینما و تعدد زبان ها و گویشوران فرانسوی، آلمانی و هلندی کار سخت می شود. در شمال این کشور زبان و ادبیات فلاندری ( هلندی زبانان ) فراگیر و در جنوب بلژیک گویش متأثر از زبان فرانسوی است. در منطقه مرزی کوچک در شرق بلژیک با آلمان نیز اهالی به آلمانی تکلم می کنند. در این احوال بسیاری از شاعران و ادیبان بلژیکی فقط به یکی از زبان ها مسلط بودند و هر زبان و ادبیاتی دارای پیشینه و تاریخ فرهنگی و اجتماعی خاص خود است. این مشکلات همگی باعث شدند تا پیشرفت سینما در بلژیک علیرغم فراگیر بودن؛ چند پاره هم باشد. هنوز زبان واحد در این کشور وجود ندارد تا سینمای این کشور بتواند بدان به صورت پیش فرض تکلم کند. [ ۶] [ ۷] [ ۸]
به لحاظ تاریخی و فرهنگی طبیعی است که سینمای بلژیک بعد از پیدایش موج نوی سینمای فرانسه از این نهضت سینمایی به شدت تأثیر بپذیرد. در دهه ۶۰ به تأثیر از موج نوی سینمای فرانسه جوانان تحصیلکرده آثار مستقل و مستند قابل قبولی تولید می کنند. در همین سال ها ردپای شعرا و نویسندگان ادبی بلژیک در سینمای این کشور بسیار زیاد می شود؛ و آثار افرادی مانند روبر گوفن، آنری میشو، سوزان لیلار، ژرژ سیمنون، هوگو کلاوس و دیگران در سینمای بلژیک مورد اقتباس قرار می گیرد. [ ۸]
wiki: سینمای بلژیک