سیمین عارض. [ رِ ] ( ص مرکب ) که عارض او در سپیدی چون سیم بود. سپیدچهره : ساکنانش حور سیمین عارض و زرین کمرخادمانش ماه آتش ناوک و آهن کمان.امیرمعزی ( از آنندراج ).رجوع به ماده بعد شود.