سیماب در گوش ر

لغت نامه دهخدا

سیماب در گوش ریختن. [ دَ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از ناشنوا و کر کردن. ( از انجمن آرا ) :
همه گیتی است بانگ هاون اما نشنود خواجه
که سیماب ضلالت ریخت در گوش اهل خذلانش.
خاقانی ( از آنندراج ).
صهیل تازیان آسمان جوش
زمین را ریخته سیماب در گوش.
نظامی ( از انجمن آرا ).

پیشنهاد کاربران