سیم کشیدن


معنی انگلیسی:
to wire, to be infected by exposure to cold weather

لغت نامه دهخدا

سیم کشیدن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) فساد و ریم و چرک زیادت در قرحه یا جراحتی برای مجاورت با هوایی یا آبی. سرخ شدن و برآمدن قسمتی از تن به علت ملاقات با آب آلوده یا هوای سرد. آماسیدن و بدتر شدن جراحت یا قرحه بواسطه التقاء با هوای سرد یا آب بد. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- سیم کشیدن زخم ؛ آب یا باد برداشتن زخم گفته اند از بابت کزک کردن زخم. ( آنندراج ).

سیم کشیدن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) کشیدن سیم برای تلفن یا برق. امتداد دادن سیم تلفن یا تلگراف و جز آن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) چرک کردن زخم به سبب سرما .
فساد و ریم و چرک زیادت در قرحه یا جراحتی برای مجاورت با هوایی یا آبی - سرخ شدن و بر آمدن قسمتی از تن بعلت ملاقات با آب آلوده یا هوای سرد .

فرهنگ معین

(کَ یا کِ دَ ) (مص ل . ) ۱ - نصب سیم و تجهیزات وابسته برای ایجاد یک مدار یا شبکة تازه . ۲ - (عا. ) چرک کردن زخم در اثر آب آلوده یا سرما.

پیشنهاد کاربران

بپرس