سیم حلال

لغت نامه دهخدا

سیم حلال. [ م ِ ح َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سیم خالص. ( آنندراج ) :
بتن بگونه سیمند پشت و بال سفید
در آن نشانده تنک پاره های سیم حلال.
فرخی.
باد بر باغ همی عرضه کند زر عیار
ابر بر کوه همی توده کند سیم حلال.
فرخی.
رجوع به سیم شود.

فرهنگ فارسی

سیم خالص

پیشنهاد کاربران

بپرس